top of page

 

 «آفرینشی اینچنین سازمان يافته، واقعاً حیرت انگیز است!»

 

 

   «اینقدر سازمان یافته، واقعاً حیرت انگیز است.»

   همه چیز در زندگی ما نامعلوم نیست. روی بعضی از چیزها همیشه می توان حساب كرد.

برای مثال وجود نیروی جاذبه هرگز اتفاقی نیست. اگر یك فنجان قهوه ی داغ را برای مدتی روی پیشخوان بگذاریم سرد خواهد شد. چرخش زمین در عرض ۲۴ ساعت به پایان می رسد، یك روز پس از روز دیگر؛ آب همیشه در دمای صفر درجه ی سانتیگراد یخ می بندد، این اتفاق هرگز در دمای ۷ و یا ۱۷ درجه نمی افتد.

   جهان هستی ما به اندازه ای دقیق است كه دانشمندان می دانند چه موقع باید یك ثانیه كبیسه به ساعت های ما اضافه كنند. آیا عجیب نیست كه جهان هستی ما تا این اندازه منظم است؟

   چگونه است كه می توانیم قوانین طبیعت را كه “هرگز” تغییر نمی پذیرند بشناسیم؟

كیهان شناس، شان كارول، می گوید:

«یك قانون فیزیك، الگویی است كه طبیعت از آن پیروی می كند، بدون هیچ استثنایی.»

(شان كارول كیهانشناس از انستیتو تكنولوژی كالیفرنیا، به نقل از روزنامه نیویورك تایمز، nytimes.com، ۲۰۰۷)

 

   امروزه دانشمندان این نظریه را تصدیق می كنند كه جهان هستی بر پایه ی قوانین مشخص و ثابت عمل می كند. تمامی دانش علوم بر پایه و اساسی قرار گرفته است كه نویسنده، جیمز ترفیل، آن را آغاز و اصل كلیت می نامد:

   «این اصل می گوید كه تمامی قوانین طبیعت را كه ما در اینجا و هم اكنون در آزمایشگاه های خود كشف می كنیم، در تمام نقاط مختلف جهان هستی صادقند و همواره در جریان می باشند.» (جیمز ترفیل، «خواندن ذهن خدا»، نیویورك: Anchor Books، ۱۹۸۹، صفحه ۱)

 

   بیش از این، همچنان كه دانشمندان مشاهدات خود را ثبت می كنند، آنان صرفاً كلمات و پاراگراف ها را به كار نمی برند. می توان با اعداد و ارقام دقیق به قوانین طبیعت سندیت بخشید، این قوانین را می توان با زبان ریاضیات سنجید و حساب كرد.

   ریاضی دانان بزرگ متعجب شده اند كه این موضوع چقدر عجیب است. هیچ نیاز منطقی وجود ندارد تا یك جهان هستی از قوانین پیروی كند؛ تصورش را بکنید جهانی كه فقط از قوانین ریاضی پیروی می كند. میزان سرعت نور ۳۰۰۰۰۰ كیلومتر در ثانیه است و هیچ فرقی نمی كند اگر این نور از چراغ قوه ی یك بچه ساطع شود و یا از ستاره ای كه كهكشان ها از ما دور است. از لحاظ ریاضی یك سرعت دقیق نور وجود دارد كه تغییر نمی كند.

   فیزیك دان، یوگین ویگنر، اعتراف می كند كه پشتیبانی دانش ریاضی از طبیعت «چیزی است كه از این وضع اسرارآمیز حمایت می كند و هیچ توضیح معقول و منطقی برای آن وجود ندارد.»

(یوگین ویگنر، «تاثیر نامعقول ریاضیات در علوم طبیعی»، در سرمقاله های داگلاس كمپبل و جان هیگینز، ریاضیات (بلمونت كالیفرنیا: Wadsworth، ۱۹۸۴)، جلد ۳، صفحه ۱۱۷)

   ریچارد فیمن، برنده جایزه نوبل در الكترودینامیك كوانتومی، گفت:

«اینكه چرا طبیعت وابسته به ریاضیات است یك معماست! این واقعیت كه اصولاً قوانین به هر نوعی وجود دارند خود یك نوع معجزه است.»  (ریچارد فیمن، «مفهوم همه اینها: افكار یك شهروند دانشمند»، (نیویورك: Basic Books، ۱۹۹۸، صفحه ۴۳)

 

   شگفتی و حیرت از درك این موضوع سرچشمه می گیرد كه جهان هستی مجبور نیست این گونه رفتار كند. تصور یك جهان هستی كه به طور غیر قابل پیش بینانه ای لحظه به لحظه تغییر می كند كار بسیار ساده ای است، و یا یك جهان هستی كه چیزها به یك باره به وجود می آیند و به یك باره از بین می روند. در عوض دانشمندان هنوز هم به این اعتقاد خود كه جهان هستی دارای عقلانیتی بنیادی است پابیندند و به این اعتقاد خود وفادار مانده اند.

   فیزیكدان، پل سی. دیویس، اظهار می دارد كه:

«… برای دانشمند بودن، شما باید معتقد باشید كه جهان هستی به وسیله ی یك سری قوانین ریاضی قابل اطمینان، تغییرناپذیر، مطلق و عالم گیر اداره می شود كه منشاء آن نامعلوم است. شما باید باور داشته باشید كه این قوانین شكست نخواهند خورد، آنچنان كه وقتی شما فردا صبح از خواب بلند می شوید شاهد آن نباشید كه حرارت از سرما به گرما جریان دارد، و یا سرعت نور هر ساعت در حال تغییر است. در طول سال ها، اغلب این سوال را از همكاران فیزیكدان خود پرسیده ام كه چرا قوانین فیزیكی اینگونه اند كه اینك هستند؟

پاسخی كه داده می شود این است: «هیچ دلیلی وجود ندارد، قوانین فیزیكی همینگونه اند كه هستند، … فقط می توان گفت كه اینگونه هستند.»

 (پل سی. دیویس، فیزیكدان، كیهان شناس، زیست شناس كیهانی، از دانشگاه ایالت آریزونا؛ به نقل از edge.org/۳rd_culture/davies۰۷/davies۰۷_index.html)

 

   حتی با گذشت زمان، این قوانین ثابت و پابرجا باقی می مانند. همان قوانین حاكم بر طبیعت كه اینجا بر روی كره ی زمین وجود دارد، در  

ستاره ای كه میلیاردها سال نوری از ما دور است نیز حاكم می باشد. تحقیقی كه اخیراً انجام شد تایید نمود كه:

   «یكی از مهم ترین ارقام در فیزیك نسبت ثابت و معین حجم پروتون- الكترون است، و این نسبت همان گونه كه اینجا بر روی كره ی زمین وجود دارد در كهكشانی كه شش میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد نیز یكسان می باشد! این تحقیقات جدید، بحث و جدل های در خصوص اینکه آیا قوانین طبیعت در قسمت های مختلف جهان هستی متفاوت هستند را رد می كند.»

(دكتر امیلی بلدوین؛ «قوانین طبیعت كائنات دوردست را شامل می شوند»؛ AstronomyNow.com؛ ژوئن ۲۰۰۸)

   تمامی علوم مدرن متكی بر این باورند كه قوانینی منطقی در جهان هستی وجود دارد. گروه عمده ی دانشمندان مدرنی كه عامل پیشبرد اكتشافات و یافته ها بودند، مردان و زنانی هستند كه به وجود خدای قادر مطلق ایمان داشتند. چرا؟

   آنان اینگونه تصور كرده اند كه جهان هستی از قوانینی پیروی می كند كه با عقلانیت و عظمت خدای آفریننده هم خوانی دارد. همانگونه كه خدا ثابت و تغییرناپذیر است، یك طبیعت ثابت و تغییر ناپذیر نیز برای علوم وجود دارد. آنان باور داشتند كه خدا جهان هستی را آفرید تا بر پایه ی قانون، بر مبنای علتی الهی و با یك زیبایی پرشكوه عمل نماید.

 

   این موضوع كاملاً برای مردمانی كه به خدایان متعدد باور داشتند متفاوت است، خدایانی كه هر یك به نوبه ی خود مطابق با هوی و هوس و یا خلق و خوی خویش جهان هستی را تحت تاثیر قرار می داد. در جامعه هایی كه پرستش خدایان متعدد رواج داشت، خدایان، بی ثبات و غیر قابل جستجو بودند و طبیعت به وسیله ی خدایانی حكمرانی می شد كه شناخت آنان میسر نبود.

   به گمان آنان جهان هستی نیز همانند خدایانشان اینگونه مرموز عمل می كرد، و به ندرت به ذهنشان خطور می نمود كه ممكن است قضیه به

گونه ای دیگر نیز باشد. این عقیده كه جهان هستی ممكن است قابل كشف شدن، هوشمند و منظم باشد و در عین حال معقول و قابل پیش بینی نیز باشد، دیدگاهی نبود كه آنان نسبت به دنیا داشتند.

 

   از سوی دیگر، پیروان مسیح بر این باور بودند كه خدا معقول و منطقی است، او حكیم است و مایل است تا شناخته شود، چرا كه خدا را دیده بودند كه خویشتن را در عیسی آشكار ساخته بود.

   در سرتاسر كتاب مقدس اظهاراتی از این قبیل بسیارند:

 

«زیرا آنچه آدمیان دربارة خدا می‌توانند بدانند، بر آنها آشکار است زیرا خدا آن را در پیش چشمان آنان قرار داده است. از زمان

آفرینش دنیا صفات نادیدنی او یعنی قدرت ازلی و الوهیّت او در چیزهایی که او آفریده است، به روشنی مشاهده می‌شود.» 

(رومیان ۱ : ۱۹ و ۲۰)

 

   بزرگ ترین پیشرفت های موجود در علوم مدرن به وسیله ی كسانی انجام گرفت كه به مطالب نوشته شده در انجیل ها درباره ی خداوند ایمان داشتند...

 

«تمام موجودات به وسیلة او و برای او آفریده شد. او قبل از همه‌چیز وجود داشت و همه‌چیز به وسیلة او با هم ارتباط پیدا می‌کند.»

(كولسیان ۱ : ۱۶ و ۱۷)

 

   آنها باور داشتند كه خدا همه چیز را آفرید و به شكلی منطقی نظم بخشید، تا نوع بشر آن را كشف كرده و از آن منفعت برد و همچنین برای جلال خدا تا ما با مشاهده ی كارهای بزرگ او به قدرت و عظمتش در كار آفرینش پی ببریم.

   «نیوتون و معاصرین وی بر این باور بودند كه با بكارگیری دانش علوم، آنان قادر خواهند بود نقشه ی خداوند را كه زمینه ی آن نظم و ترتیب ریاضی است برای جهان هستی آشكار كنند.» (پل سی. دیویس، به نقل از edge.org/discourse/science_faith.html)

   برخی از دانشمندان برجسته كه انگیزه ی كارهایشان ایمان آنان بود عبارتند از: كوپرنیك، كپلر، گالیله، دكارت، بویل، نیوتون، لایبنیتز، گاسندی، پاسكال، مرسین، كوویر، هاروی، دالتون، فارادی، هرشل، ژول، لایل، لاووسیر، پریستلی، كلوین، اهم، آمپر، استنو، پاستور، مكسل، پلانك و مندل.

   این دانشمندان كاملاً معتقد بودند كه خدا یك جهان هستی باشكوه را آفرید كه می توان آن را به وسیله ی علم ریاضی محاسبه نمود و از این طریق به كشفیاتی دقیق و ارزشمند دست یافت. این طرز فكر باعث كشف قانون سوم كپلر شد بدین مضمون كه مکعب فاصله ی متوسط هر سیاره تا خورشید با مربع زمان یک دور کامل گردش سیاره به دور خورشید تناسب مستقیم دارد.

   چگونه ممكن بود كسی بتواند این را كشف كند؟ كپلر توانست، بیشتر به این دلیل كه او باور داشت که بایستی یك رابطه ی زیبا و نهفته ی ریاضی وجود داشته باشد كه در انتظار كشف شدن است؛ قانونی كه به وسیله ی خدایی كه هوش و درایتش بسیار فراتر از ماست به شكلی منظم در جای خود قرار داده شده است.

 

   امروزه حتی غیر روحانی ترین دانشمندان بر این موضوع واقفند كه طبیعت نه تنها دارای نظم است، بلكه سادگی و زیبایی خاصی را نیز در بر دارد.

   پرسشی كه در ورای پیگیری های علمی قرار دارد به جا و معقول است: “چرا عالم هستی دارای نظم و ترتیب است؟” پاسخ این پرسش برای بسیاری از فیزیك دانان، كیهان شناسان و زیست شناسانی كه اساس علوم مدرن را پایه ریزی كردند روشن و آشكار بود:

 

“یك آفریدگار برای همه چیز وجود دارد و آن شخص خدای بامحبت و معقول است و كسی است كه به طور مكرر خویشتن را

به نوع بشر می نمایاند و جهان هستی را با قدرت خویش نگاهداری می كند.”

(عبرانیان ۱ : ۱ – ۳، كولسیان ۱ : ۱۶ – ۱۹، یوحنا ۱ : ۱ – ۵، اشعیا ۴۰ – ۶۶)

 

 

   «برای مشاهده مدارك دیگری كه دال بر وجود خداست لطفاً آیا خدایی هست؟ را ملاحظه نمایید.»

 

   «قسمت هایی از این مقاله كه مربوط به ماهیت پایدار و ثابت علوم است از كتاب «چه چیزی درباره مسحیت تا این اندازه عالی است» به نوشته ی    دینیش دسوزا، انتشارات رگنری، سال ۲۰۰۷، فصل ۱۱ برگرفته شده است.»

 

 

 

نوید رهایی

bottom of page