top of page

«چرا خدایی را كه در كتاب مقدس معرفی شده است برگزيده ايم؟»

 

   “طبیعت و خوی انسانی، آزادی انتخاب كردن «خدای» خود را دوست دارد. چرا خدای آشكار شده در كتاب مقدس را باید برگزید؟”

بسیاری از ما تصویر خدایی «ایده آل» را در ذهن خود داریم. شاید پیش خود فكر می كنیم كه خدا باید توانا باشد، بتواند با ما گفتگو كند و از ما مواظبت نماید. خصوصیات زیر تا اندازه ای به ما نشان می دهد كه كتاب مقدس در مورد خدا به ما چه می گوید.

 

   ۱– ذات خداوند – خدایی كه بزرگتر از ما است.

   بشر در سالهای اخیر گام های بلندی را در راه پیشرفت و ترقی برداشته است. ما اكنون می توانیم طول عمر بیشتری نسبت به گذشتگان خود داشته باشیم. قادر هستیم مافوق صوت حركت كنیم، می توانیم از طریق صفحه كلید كامپیوتر به تمامی دنیا دسترسی داشته باشیم.

اما در عین حال كه در برخی از زمینه ها پیشرفت كرده ایم، از طرفی به نظر می رسد كه در بسیاری از موارد از مسیر درست منحرف شده ایم. هر دهه شاهد افزایش جنایات خشونت بار، افزایش آمار طلاق و خودكشی نوجوانان هستیم. هزاران نفر در نقاط مختلف جهان به HIV مبتلا می شوند و صدها میلیون نفر گرسنگی محض را تجربه می كنند.

   این فهرست را می توان باز هم ادامه داد. برای مثال در دهه های اخیر شاهد شكسته شدن ركورد جنگ های گوناگون در میان كشورهای مختلف دنیا هستیم. اگر بشریت خود خداست، به نظر نمی رسد كه وظیفه خود را به درستی انجام می دهیم. با وجود تكنولوژی پیشرفته و برتر، هنوز جنایت، طلاق، جنگ های نژادی و گرسنگی كه دولت بر مردم تحمیل می كند، هنوز هم ادامه دارد. بنابراین بهتر نیست خدایی داشته باشیم كه از نوع بشر بزرگتر است، خدایی كه قادر است ما را فراتر از جایی كه هستیم ببرد؟

 

   خدایی كه در كتاب مقدس توصیف شده است این چنین خدایی است. او مدعی است كه جهان هستی را آفریده؛ او برتر است، دانای مطلق و قادر مطلق است. او از ازل بوده و همه چیز در دستان او است. خداوند می فرماید:

 

«من زمین را ساختم و انسان را آفریدم تا در آن زندگی کند. با قدرت خود آسمانها را گسترانیدم»

(اشعیا ۴۵ : ۱۲) 

 

«من تنها خدا هستم و هیچ‌کس مانند من نخواهد بود.» 

(اشعیا ۴۶ : ۹) 

 

«خداوند خدا می‌گوید: «من الف و یا هستم، خداوند متعال که بود و هست و خواهد آمد.» 

(مكاشفه ۱ : ۸)

 

   ۲– ذات خداوند – خدایی كه می توان او را شخصاً شناخت.

   این روزها این طرز فكر بسیار پر طرفدار است كه خدا را نوعی انرژی در نظر می گیرند كه در همه چیز وجود دارد. حتی اگر قبول كنیم تمامی چیزهایی كه وجود دارند لحظه به لحظه به وسیله ی قدرت خدا نگهداری و حمایت می شوند، باز هم باید این را پذیرفت كه درباره خداوند بیش از این ها می توان گفت. برای مثال بهتر نیست خدایی داشته باشیم كه بیشتر شبیه والدینمان، خواهر یا برادرمان و یا دوستمان باشد؟ كسی كه بتوانیم با او حرف بزنیم، مشكلات خود را با او در میان بگذاریم، از او راهنمایی بخواهیم و زندگی را با او تجربه كنیم؟ تصور خدایی كه فاقد شخصیت است، ناشناخته است و صمیمی نیست، چه مزیتی دارد؟

   علیرغم عظمت و ابهت، و تفاوتی كه خداوند با ما دارد، باید بدانید كه خدای كتاب مقدس را می توان شناخت. او خود مایل است تا شناخته شود. اگرچه خداوند مرئی و قابل دیدن نیست، اما ما می توانیم با او صحبت كنیم. ما می توانیم سوالات خود را از او بپرسیم و به او گوش دهیم، او به پرسش های ما پاسخ خواهد داد و ما را در زندگی راهنمایی خواهد نمود. خداوند اغلب اوقات پاسخ ها و راهنمایی های خود را از طریق كلام خود، یعنی كتاب مقدس به ما می دهد. بسیاری از مردم این عنوان را به كتاب مقدس داده اند:

 

«نامه عاشقانه خدا به ما.»

 

   یك شخص واقعاً می تواند همان رابطه ای را كه با افراد نزدیك فامیل خود دارد، با خداوند داشته باشد. در حقیقت، خداوند تمامی كسانی را كه او را می شناسند، فرزندان، عروس و دوستان خود خطاب می كند. پس می بینیم كه خدا نمی تواند فاقد شخصیت باشد. خداوند گاهی خشمگین یا غمگین می شود، و گاهی رحمت و بخشش و گذشت و مهربانی از خود نشان می دهد. خداوند وجودی كاملاً احساساتی است. خداوند بسیار خردمند و داناست، او با شخصیت است و لطافت طبع دارد. بجز واقعیت هایی كه در مورد خدا می دانیم، ما می توانیم خدا را از نزدیك همانند یك دوست صمیمی بشناسیم. در كتاب مقدس می خوانیم:

 

«این است حیات جاویدان که آنها تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادة توست بشناسند.» 

(یوحنا ۱۷ : ۳)

 

   ۳– ذات خداوند – خدایی كه قادر است در تجربه های انسان شریك باشد.

   برخی اینگونه تصور می كنند كه خدا از ما بسیار دور است و از ما فاصله دارد. آنها فكر می كنند كه خدا جهان را آفرید ولی بعد آن را به حال خود رها نمود تا خود به خود اداره شود. بهتر نیست خدایی داشته باشیم كه خود در جریان و عملكرد جهان هستی دخیل باشد، بخصوص در آنچه بر كره ی زمین اتفاق می افتد؟

   آیا بهتر نیست كه خداوند در ارتباط با مشكلات بخصوصی كه ما انسانها با آن روبرو هستیم و یا مسئولیت هایی كه بر عهده ی ماست و یا در مبارزاتی كه با آن درگیر هستیم، دخالتی مستقیم داشته باشد؟ بهتر نیست اگر خدایی داشته باشیم كه تمامی اینها را می فهمد، خدایی كه خود به خوبی می داند چگونه باید زندگی در چنین دنیای خشن و ناملایمی كه خودش اجازه داده است تا وجود داشته باشد را تحمل نمود؟

  خدای كتاب مقدس می داند كه همانند ما انسانها بودن چه معنایی دارد؟ عیسی مسیح نه تنها پسر خدا بود، بلكه او خود خداوند بود كه جسم و طبیعت و خوی انسانی را به خود گرفت.

«در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود.»

(یوحنا ۱ : ۱)

 

«کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید.»

(یوحنا ۱ : ۱۴)

 

   كتاب مقدس درباره ی پسر خدا می گوید:

 

«و مظهر کامل وجود اوست و کاینات را با کلام پرقدرت خود نگاه می‌دارد.»

(عبرانیان ۱ : ۳)

 

«مسیح صورت و مظهر خدای نادیده است.»

(كولسیان ۱ : ۱۵)

 

«او «مشاور عجیب، خدای قدیر، پدر سرمدی و شاهزادة صلح و سلامتی» خواهد بود.»

(اشعیا ۹ : ۶)

 

«او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت.»

(فیلیپیان ۲ : ۸)

 

«زیرا الوهیّت به طور کامل در مسیح مجسم شد.»

(كولسیان ۲ : ۹)

 

«زیرا به وسیلة او هر آنچه در آسمان و زمین است دیدنی‌ها و نادیدنی‌ها، پادشاهان، حکمرانان و اولیای امور

آفریده شدند، آری تمام موجودات به وسیلة او و برای او آفریده شد.»

(كولسیان ۱ : ۱۶)

 

عیسی درباره خود فرمود: «هرکه مرا دید پدر را دیده است.»

(یوحنا ۱۴ : ۹)

 

«هرکه مرا می‌بیند فرستندة مرا دیده است.»

(یوحنا ۱۲ : ۴۵)

 

«من و پدر یک هستیم.»

(یوحنا ۱۰ : ۳۰)

 

   اگر چه عیسی كاملاً مانند خدا بود، اما در عین حال كاملاً مانند انسان هم بود. او گرسنه شد، خوابید، گریست و غذا خورد. او تمامی مشكلاتی را كه ما امروز با آن روبرو هستیم، تحمل نمود. بنابراین كتاب مقدس می فرماید:

 

«زیرا کاهن اعظم ما کسی نیست که از همدردی با ضعفهای ما بی‌خبر باشد، بلکه کسی است که

درست مانند ما از هر لحاظ وسوسه شد، ولی مرتکب گناه نگردید.»

(عبرانیان ۴ : ۱۵)

 

   پس خدای كتاب مقدس از درد و رنج، و شریری كه در دنیای ما وجود دارد، جدا و به دور نماند. او زندگی را با سختی های آن تحمل نمود همان طور كه ما نیز باید تحمل كنیم. در حقیقت او طی مدتی كه بر روی زمین بود، بسیار متواضعانه و فروتنانه زندگی كرد.

   او در خانه ای محقر به دنیا آمد، از لحاظ ظاهری جذاب نبود، با تبعیض و تعصب و تنفر مواجه شد، حتی دوستان و خویشاوندانش او را درك نكردند و بالاخره با بیعدالتی تمام به صلیب كشیده شد.

 

   ۴– ذات خداوند – خدایی كه واقعاً به ما علاقه مند است و از ما مواظبت می كند.

   اغلب ما مایل هستیم تا از جانب دیگران پذیرفته شده و آنها ما را دوست بدارند. ما می خواهیم كه مردم واقعاً برای ما اهمیت قائل شوند و این علاقه صرفاً بیان كلمات ظاهری نباشد. ما می خواهیم كه علاقه ی آن ها به وسیله اعمالشان برای ما ثابت شود. آیا همین انتظار را از خدا نداریم؟ یعنی منظورم این است كه آیا این یك وضع ایده ال نبود اگر خداوند علاقه و عشق خود را با دلیل و مدرك قابل لمس به ما ثابت می كرد؟

خدای كتاب مقدس واقعاً ما را دوست دارد. او این حقیقت را در كلام خود بازگو كرده است. در حقیقت، كتاب مقدس می فرماید: 

 

«زیرا خدا محبّت است.» 

(اول یوحنا ۴ : ۸)

 

   و باز می خوانیم: 

«خدا محبت است.» 

(اول یوحنا ۴: ۱۶)

 

   اما واژه ها به اندازه ی اعمال بیانگر علاقه و محبت نیستند و باعث ایجاد ارتباط نمی شوند. در اینجاست كه متوجه می شویم خدای كتاب مقدس چقدر با هیبت و بی نظیر است. او در عمل به ما نشان داد كه تا چه اندازه ما را دوست دارد.

 

«و محبت خدا به ما ظاهر شده است به اینكه خدا پسر یگانه ی خود را به جهان فرستاده است تا به وی زیست نماییم. و محبت در همین است،

نه آنكه ما خدا را محبت نمودیم، بلكه اینكه او ما را محبت نمود و پسر خود را فرستاد تا كفاره ی گناهان ما شود.»

(اول یوحنا ۴ : ۹ – ۱۰)

 

«زیرا خدا پسر خود را به جهان نفرستاد که جهانیان را محکوم نماید بلکه تا آنان را نجات بخشد.» 

(یوحنا ۳ : ۱۶)

 

   خدای كتاب مقدس می فرماید كه او كامل و مقدس است. 

 

«خدا نور است و هیچ ظلمت در او نیست.» 

(اول یوحنا۱ : ۵)

 

   همین گونه نیز او طالب رابطه ای پاك و مقدس است. به همین خاطر خدا پسرش را فرستاد تا راهی مهیا سازد كه ما نیز در مقابل او پاك و مقدس شویم. عیسی در دوران زندگی خود، به لحاظ اخلاقی، عاری از هر گناه و كامل زندگی كرد. اما او را تازیانه زدند، شكنجه اش كردند و او را به صلیب كشیدند. چرا؟ به خاطر اینكه مجازاتی برای تمامی حرفها، كارها و افكار نادرست ما (كه گناهان نامیده می شوند) باشد. به عبارتی او به جای ما و بابت گناهان ما مْرد. در كتاب مقدس می خوانیم: 

 

«ولی خدا به‌خاطر ما او را بی‌گناه نشناخت تا ما به وسیلة اتّحاد با او مانند خود خدا کاملاً نیک شویم.» 

(دوم قرنتیان ۵ : ۲۱)

 

«همة ما مثل گوسفندان گمشده بودیم و هریک از ما به راه خود می‌رفت. خداوند گناه ما را

به حساب او آورد، و او به جای ما متحمّل آن مجازات شد.»

(اشعیا ۵۳ : ۶)

 

   خداوند به قدری ما را دوست داشت كه پسر خود را فرستاد تا به جای ما و به خاطر گناهان ما بمیرد. از اینجا معلوم می شود كه خدا تا چه اندازه مایل بود تا ما را بشناسد. او حاضر بود هر كاری كه لازم باشد انجام دهد… و باید تكلیف گناهان ما روشن می شد. اكنون ما می توانیم بخشش كامل خدا را دریافت كرده و یك رابطه ی بدون مانع را با خداوند آغاز كنیم.

 

   ۵– ذات خداوند – خدایی كه همه چیز را تحت كنترل خود دارد.

   شاید با خود فكر كنید كه تمامی اتفاق های ناگوار و وحشتناك در این جهان ثابت می كنند كه یك خدای قادر مطلق وجود ندارد. اینطور نیست؟ نه لزوماً اینطور نیست!

حتی یك خدای كامل و بی نقص هم ممكن است زمانی اجازه دهد تا رویدادهای ناگوار به عنوان قسمتی از نقشه والاتر او، اتفاق بیفتند. خداوند به خوبی بر این موضوع واقف است كه در چه زمانی چه اتفاقی رخ خواهد داد و به خاطر نقشه عالی ای كه دارد اجازه می دهد كه اینگونه باشد.

خدای كتاب مقدس اینچنین خدایی است. او مدعی است كه بدون فرموده ی او هیچ چیز بر روی زمین اتفاق نمی افتد. او كاملاً بر همه چیز تسلط و حكمفرمایی دارد. 

 

«هیچ امری بدون اراده و رضای خداوند انجام نمی‌شود.» 

(مراثی ۳ : ۳۷) 

 

«از ابتدا نتیجة کار را پیشگویی کردم، و از زمانهای پیش شما را از آنچه واقع می‌شود خبر کردم. گفتم که

نقشه‌های من هیچ گاه خنثی نخواهد شد، و تمام آنچه را خواسته‌ام به وقوع خواهد پیوست.»

(اشعیا ۴۶ : ۱۰) 

 

«امّا مقصود خداوند و نقشه‌های او پایدار و همیشگی است.» 

(مزمور ۳۳ : ۱۱) 

 

«انسان نقشه‌های زیادی در سر می‌پروراند، امّا نقشه‌هایی که مطابق با خواست خداوند باشد، انجام خواهند شد.» 

(امثال ۱۹ : ۲۱)

 

   البته این بدان معنا نیست كه خداوند از هر آنچه اتفاق می افتد راضی و خشنود است. برای مثال عیسی به شاگردان خود آموخت كه چگونه باید دعا كنند و یكی از بیانات كلیدی در این دعا از این قرار است: «ارادة تو همان‌طور که در آسمان اجرا می‌شود، در زمین نیز اجرا شود.» (متی ۶ : ۱۰) اراده خداوند همواره در بهشت و در آسمان بجا آورده می شود، ولی نه بر روی زمین.

   علیرغم اینكه خداوند بالاترین قدرت است و بر همه چیز تسلط دارد، او تمامی اتفاقاتی را كه بر زمین می افتد دوست ندارد. اما او به یك دلیل اجازه می دهد كه این اتفاق ها بیفتند (اراده اجازه دهنده او)، شاید به خاطر بخشی از آزادی انتخابی كه ما به عنوان انسان از آن برخوردار هستیم.

با تمام این تفاصیل، خدای كتاب مقدس برای ما نقشه هایی تدارك دیده است و تا زمانی كه آن را عملی نسازد آرام نخواهد گرفت.

 

«این توفان تا وقتی آنچه منظور نظر خداوند است صورت نگیرد، فروکش نخواهد کرد.»

(ارمیا ۲۳ : ۲۰)

 

   این نقشه ی عالی چیست؟ هدف نهایی خداوند این است كه در مكانی غیر از آنچه اكنون آن را تجربه می كنیم، با انسان ساكن شود. درباره ی دنیای دیگر، خداوند می فرماید: 

 

«از تخت صدای بلندی شنیدم که می‌گفت: «اکنون خانة خدا در میان آدمیان است و او در بین آنان ساکن خواهد شد و آنان قوم او و

او خدای آنان خواهد بود. او هر اشکی را از چشمان آنها پاک خواهد کرد. دیگر از مرگ و غم و

گریه و درد و رنج خبری نخواهد بود، زیرا چیزهای کهنه درگذشته است» 

(مكاشفه ۲۱ : ۳ – ۵)

 

   ۶– ذات خداوند – خدایی كه به زندگی معنا و هدف می بخشد.

   زمانی را به خاطر بیاورید كه یك پروژه یا كار مهم را به پایان رساندید، احتمالاً احساس خوبی را كه موقع رسیدن به هدفتان داشتید به یاد می آورید. اما آیا این تمامی آن چیزی است كه شما در زندگی به دنبالش هستید؟ آیا این كافی است كه فقط به یك جایی برسیم؟ آیا این امكان وجود دارد كه خداوند شما را برای هدفی آفریده باشد و قادر باشد شما را هدایت نماید تا آن هدف را تجربه كنید؟

   بلی، خدای كتاب مقدس می تواند این كار را انجام دهد. او به ما وعده داده است كه قادر است زندگی ما را معنادار و هدف دار سازد. از طریق ایجاد رابطه با خدا ما می توانیم.

 

«زیرا ما ساختة دست او هستیم و خدا ما را در مسیح عیسی از نو آفریده است تا آن کارهای نیکویی را

که او قبلاً برای ما مقدّر فرمود که انجام دهیم، بجا آوریم.»

(افسسیان ۲ : ۱۰)

 

   ما قادر هستیم تا تغییرات مثبتی در زندگی دیگران ایجاد نماییم. ما می توانیم قسمتی از نقشه ی عالی خداوند باشیم.  خدای كتاب مقدس همچنین

می گوید، اگر ما ارتباطی لحظه به لحظه و تنگاتنگ با او داشته باشیم، او قدم های ما را هدایت خواهد كرد، طوری كه قادر خواهیم بود كارهایی را انجام دهیم كه باعث خشنودی خدا شده و در عین حال همواره به سود ما نیز باشد. 

 

«در تمام کارهایت خداوند را به‌خاطر داشته باش. او راه راست را به تو نشان خواهد داد.» 

(امثال ۳ : ۶)

 

   مفهوم این گفته این نیست كه از این به بعد زندگی شما كاملاً تبدیل به یك زندگی كامل و عالی خواهد شد. باز هم بیماری، مشكلات زندگی و

شكست های شخصی در زندگی شما وجود خواهد داشت. زندگی شما بی عیب و نقص نخواهد شد ولی یك زندگی غنی تر را تجربه خواهید نمود. خداوند می فرماید كه فایده های شناخت او از این قرار است: 

 

«امّا ثمره‌ای که روح‌القدس به بار می‌آورد: محبّت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی، وفاداری.»

(غلاطیان ۵ : ۲۲)

 

   ۷– ذات خداوند – خدایی كه كمال و غایت را به ما تقدیم می نماید.

   ما همواره در جستجوی عشق و طالب پذیرفته شدن از جانب دیگران هستیم، و اغلب به دنبال دستیابی به كمال و احساس رضایت كامل در زندگی می باشیم. به نظر می رسد یك تشنگی یكسان و مشترك در بین همه ی ما وجود دارد كه مشتاق است تا سیراب شود. اما اگرچه ما تلاش می كنیم تا این تشنگی را با چیزهایی از قبیل پول و ثروت، دارایی و املاك، روابط عاشقانه و یا حتی تفریح و سرگرمی فرو نشانیم، ولی می بینیم كه قانع و راضی نمی شویم.

    آیا حضور خدایی كه بتواند این تشنگی را فرو نشانده و باعث ایجاد رضایت و خشنودی در ما گردد، عالی و فوق العاده نیست؟

خدای كتاب مقدس یك زندگی با حداكثر رضامندی ممكن را به ما تقدیم می كند. عیسی فرمود: 

 

«من آمده‌ام تا آدمیان حیات یابند و آن را به طور کامل داشته باشند.» 

(یوحنا ۱۰ : ۱۰)

   عیسی همچنین فرمود: 

 

«من نان حیات هستم. هرکه نزد من بیاید، هرگز گرسنه نخواهد شد و هرکه به من ایمان بیاورد، هرگز تشنه نخواهد گردید.» 

(یوحنا ۶ : ۳۵)

 

   بنابراین خدای كتاب مقدس به ما قول می دهد كه آن اشتیاق و میل درونی را كه هیچ چیز دیگری ظاهراً قادر نیست در ما فرو نشاند، با حضور خودش در ما سیراب نماید (احتمالاً خداوند ما را اینگونه آفریده كه دقیقاً همین اتفاق نیز بیفتد).

 

   خدای ایده ال

   به گفته ی كتاب مقدس، تنها یك خدای حقیقی وجود دارد، تنها یك خالق كه همه چیز را آفریده است. و آن خدا، یك خدای «ایده ال» است.

ما نمی توانیم آرزو كنیم كه خدای دیگری وجود داشته باشد، اما حتی اگر می توانستیم این آرزو را بكنیم، چرا باید این كار را می كردیم؟ خدای حقیقی ما بهترین خدای ممكن است.

   با این مقاله، تنها نگاهی مختصر و سطحی به خدای كتاب مقدس انداختیم. اگر شما مایل هستید تا در این مورد بیشتر تحقیق و جستجو كنید، می توانید «انجیل یوحنا» را از كتاب مقدس مطالعه كنید. اگر شما صادق هستید و اگر خدای كتاب مقدس واقعی است، پس آیا این احتمال وجود ندارد كه او خود را بر شما آشكار سازد؟ 

 

«کسانی که مرا دوست دارند، دوست می‌دارم و هر که مرا بجوید، مرا به دست خواهد آورد.»

 (امثال ۸ : ۱۷) 

 

«بخواهید، به شما داده خواهد شد. بجویید، پیدا خواهید کرد. در بزنید، در به رویتان باز خواهد شد.» 

(متی ۷ : ۷)

 

   آیا برایتان جالب است بدانید كه چگونه می توانید با این خدای ایده ال آشنا شوید؟ اساساً آغاز ارتباط با خدا بسیار شبیه به شروع یك رابطه ی ازدواج است. برای ازدواج تصمیم می گیرید كه با میل و اشتیاق با شخص مقابل رابطه ای را شروع كنید. در مورد خدا نیز به همین صورت عمل می كنید. فقط كافی است با خلوص نیت و صادقانه به خدا بگویید:

«بلی، موافقم.»

 

   «عیسی مسیح به خاطر گناهان ما جان خود را فدا كرد. او روز سوم از مردگان رستاخیز نمود و

امروز صحیح و سالم و زنده در كنار ما است. او اكنون زندگی جدیدی را

به ما پیشنهاد می كند، به شرط آنكه ما نیز به نوبه خود

برای بخشش گناهانمان به او اعتماد كنیم.»

 

 

«زیرا خواست پدر من این است که هرکس پسر را می‌بیند و به او ایمان می‌آورد،

صاحب حیات جاودان گردد. و من او را در روز بازپسین زنده خواهم کرد.» 

(یوحنا ۶ : ۴۰)

 

   خداوند هیچ انسانی را بزرگ نمی شمارد. او همه انسانها را به شكل خود آفرید. بدینسان خانواده ی جاودانه ی او به این شكل توصیف شده است: 

 

«بعد از این نگاه کردم و گروه کثیری را دیدم که به شمار نمی‌آمدند. از همة ملل و همة قبایل و امّتها و زبانها» 

(مكاشفه ۷ : ۹)

 

   وجود هیچ گناهی در زندگی شما مانع از ایجاد رابطه با خدا نمی شود. عیسی بار تمامی گناهان ما را بر روی صلیب بر دوش گرفت. اكنون این به عهده ی شماست كه بدون در نظر گرفتن اینكه در گذشته مرتكب چه گناهانی شده اید، به این حقیقت ایمان آورید كه عیسی به خاطر گناهان شما و به جای شما مْرد و جریمه ی گناهان شما را پرداخت نمود.

   زمانی كه شما رابطه ی خود را با خدا آغاز می كنید، باید بدانید كه این رابطه تا به ابد ادامه دارد. رابطه ی شما با خدا بایستی رابطه ای زنده و كاربردی در زندگی كنونی شما باشد، رابطه ای كه با گذشت زمان روندی رو به رشد خواهد داشت. همانند هر رابطه ی دیگری، رابطه ی شما با خدا نیز بالا و پایین و پستی و بلندیهای ویژه ی خود، و همچنین شادی ها و غم ها را به همراه خود خواهد داشت. اما شما با خدایی در ارتباط خواهید بود كه شما را به همین دلیل آفریده است تا او را بشناسید.

   آیا احساس می كنید كه خداوند تلاش می كند تا وارد قلب شما شود؟ عیسی فرمود: 

 

«من پشت در ایستاده در را می‌کوبم اگر کسی صدای مرا بشنود و در را باز کند وارد می‌شوم.» 

(مكاشفه ۳ : ۲۰)

 

   اگر مایل هستید هم اینك خدا را به زندگی خود دعوت كنید، پیشنهاد می كنیم این دعا را بخوانید تا او شما را هدایت نماید:

(اگرچه لازم به ذكر است كه این كلمه ها نیستند كه اهمیت دارند، بلكه صداقت و نیت قلبی شماست كه مهم است.)

 

«خدای عزیز، من اعتراف می كنم كه گناهكار هستم. از تو سپاسگزارم كه تمامی گناهان مرا

بر روی صلیب به وسیله ی عیسی مسیح بر خود گرفتی. می خواهم بخشش تو را

پذیرفته و با تو ارتباط برقرار كنم. از تو خواهش می كنم به عنوان

نجات دهنده و خداوندم وارد زندگی ام شوی. از امروز به بعد

خداوند زندگی من باش و از من آن وجودی را

بساز كه مایل هستی باشم.»

 

   اگر مایل هستید درباره ایجاد ارتباط با خدا بیشتر بدانید و یا اگر در این رابطه تصمیم خود را گرفته اید، ما بسیار مشتاق خواهیم بود تا این موضوع را بدانیم. لطفاً با ما تماس بگیرید. 

نوید رهایی

bottom of page