وحقیقت را خواهید شناخت وحقیقت شما را آزاد خواهد کرد انجیل یوحنا 32:8
«كدام عيسی، عيسای واقعی است؟»
«رسانه ها، هنرمندان و محققین هر كدام «برداشت» منحصر به خود را از عیسی دارند . . . چگونه باید عیسای واقعی را بشناسیم؟»
«در دنیا تصاویر متفاوت بسیاری از عیسی مسیح به ما نشان داده می شود. كدام تصویر درست است؟»
«تصویر عیسی مسیح در تلویزیون»
اگر واعظین متعددی را در تلویزیون ببینید، متوجه خواهید شد كه قلب های آنان كجاست: در كیف پول شما. همیشه تقاضا برای پول شما وجود دارد. اغلب آنان به شما قول می دهند كه هر چه بیشتر به خدمت آنان كمك مالی كنید خداوند زندگی شما را از لحاظ مالی بیشتر بركت خواهد داد.
بسیاری این كار را محكوم می كنند، چون برخلاف پیغام عیسی است. عیسی هرگز درخواست پول نكرد. در واقع او رهبران دینی روزگار خود را به خاطر گرفتن پول از افراد مستمند محكوم می كرد.
زمانی كه در معبد آنان را دید كه مشغول داد و ستد هستند و بر سر مردمی كلاه می گذارند كه برای عبادت چیزهایی خریداری می كنند، عملاً با حركتی سریع تمامی میزها را واژگون ساخت. (چقدر با تصویر حلیم و ملایم عیسی متفاوت است!)
پیروان اولیه عیسی نیز كسانی را كه «با دوره گردی كلام خدا را به خاطر نفع شخصی می فروختند» محكوم می كردند. پولس، كه قسمت اعظم عهد جدید را نوشته است، برای امرار معاش چادر می دوخت تا بتواند كلام خدا را در میان مردم موعظه كند و «سربار» كسی نباشد.
توانگری مادی هرگز جزو نقشه بازی نبوده است. نقشه بازی این است كه پیروان عیسی علیرغم وضعیت اقتصادی خود می توانند آرامش درونی، شادی، رضایت و . . . داشته باشند.
«تصاویر عیسی در هنر»
تجسم هنری از ظاهر عیسی مسیح به مدت ها بعد از زمانی بر می گردد كه عیسی بر روی زمین قدم نهاد. بنابراین هیچ راهی وجود ندارد تا از آن طریق به طور حتم بدانیم كه عیسی دقیقاً چه شكلی بوده است.
مهم تر از این، به نظر می رسد كه كتاب مقدس اهمیت چندانی برای ظاهر فیزیكی عیسی قائل نیست. اشعیا به ما می گوید:
«او نه زیبایی و نه اُبهتی داشت که مردم به او توجّه کنند، و نه جذابیّتی که توجّه دیگران را جلب کند.»
(اشعیا ۵۳ : ۲)
مهم نیست كه عیسی چه صورتی داشت زیرا آنچه اهمیت دارد این است كه به او ایمان داشته باشیم. بعد از اینكه عیسی از مردگان قیام كرد به شاگرد خود توما گفت:
«عیسی گفت: «آیا تو به‌خاطر اینکه مرا دیده‌ای ایمان آوردی؟ خوشا به حال کسانی که مرا ندیده‌اند و ایمان می‌آورند.»
(یوحنا ۲۰ : ۲۹)
در هنر نقاشی اغلب می بینیم كه عیسی را به شكل مردی با پوستی روشن، موهایی متمایل به قرمز و چشمانی آبی به تصویر می كشند. در هنر آفریقایی عیسی را با پوستی تیره رنگ، و در هنر آسیایی عیسی را با چشمانی آسیایی مجسم می كنند.
اما همه این تصاویر احتمالاً پایه و اساس صحیحی ندارند چرا كه عیسی از طرف مادر، یك یهودی بود (پدرش خدا بود)، لذا به احتمال قوی ظاهر او شبیه به یك مرد یهودی بوده است.
«تصاویر قوم عیسی»
اینگونه استنباط می شود كه پیروان عیسی عموماً از نیمكره غربی هستند. اما واقعیت این است كه ایمان به مسیح از خاورمیانه آغاز شد و سپس به تمامی نقاط جهان گسترش یافت. برای مثال امروزه میلیون ها نفر در قاره آفریقا و قاره آسیا مدعی اند كه پیرو عیسی مسیح هستند. هم اینك بزرگ ترین كلیسا در كره جنوبی واقع شده است.
كتاب مقدس به ما می گوید كه از هر امت و قبیله و قوم و زبان به عیسی ایمان دارند. (مكاشفه ۷ : ۹) اما در عین حال بعید است كه تمامی مردم یك ملت به طور كامل به عیسی ایمان داشته باشند.
مطمئناً این سادگی ما را می رساند اگر فكر كنیم هر كس كه در غرب فرم پر می كند و خود را «مسیحی» معرفی می نماید واقعاً یكی از پیروان حقیقی عیسی است. به هر حال عیسی فرمود:
«از درِ تنگ وارد شوید، زیرا دری که بزرگ و راهی که وسیع است به هلاکت منتهی می‌شود و کسانی که این راه را می‌پیمایند،
بسیارند امّا دری که به حیات منتهی می‌شود تنگ و راهش دشوار است و یابندگان آن هم، کم هستند.»
(متی ۷ : ۱۳ – ۱۴)
برای مثال اگر به طور نسبی صحبت كنیم، می توانیم اظهار كنیم كه تعداد مسیحیان در قاره آمریكا و قاره آفریقا تقریباً یكسان است. ما از این بابت اطمینان نداریم، اما خدا می داند.
تنها خداوند است كه از قلب های مردم آگاهی دارد. خدا خود می داند كه چه كسانی واقعاً به او روی آورده اند و چه كسانی به او ایمان ندارند. وقتی صحبت از قوم و نژاد است خداوند كاملاً بی طرف و منصف است. (اعمال ۱۰ : ۳۴ – ۳۵)
«تصاویر عیسی در فلسفه»
این روزها بعضی از «محققین» مذهبی مایلند تا عیسایی را معرفی كنند كه بسیار راحت و خنثی است. آنها دوست دارند هر آنچه را كه درباره عیسی در انجیل عهد جدید نوشته شده و با خداشناسی آنان همسویی ندارد، حذف كنند.
اساساً آنها عیسایی را می خواهند كه حكیم، الهام بخش و دارای بصیرت است. از بین سخنان عیسی هر كدام كه با این معیارهای دنیوی هم خوانی داشته باشد، تاریخی و قابل استناد فرض می كنند و اظهاراتی قابل قبول به حساب می آورند.
اما در عوض، هر سخنی كه عیسی درباره ی قدرت خود، خداوندی خویش، اختیار برای بخشیدن گناهان و یا دادن حیات ابدی و غیره گفته است را رد می كنند.
اگر این تصویر از عیسی را بپذیریم، باعث برانگیخته شدن سوالاتی خواهد شد. اگر عیسی فقط یك معلم الهام بخش بوده است، پس به چه دلیل او را شكنجه كرده و به صلیب كشیدند؟
اگر همه آنچه كه عیسی در مورد خود گفته است را نادیده بگیریم، چگونه می توانیم به بینش او درباره ی زندگی تكیه كنیم؟ و بالاخره دلیلش چه بود كه ایمانداران اولیه برای اعلام علنی این حقیقت كه عیسی به خاطر گناهان ما مرد و به طور معجزه آسا زنده شد، حاضر شدند تا با میل و رغبت شهادت را بپذیرند؟
اگر عیسی خدا نبود و تنها یك معلم بود، پس چرا باید عده ی زیادی در راه دفاع از ایمان خود جانشان را از دست می دادند؟ آیا به همان اندازه كه عیسی بر تعلیم های خود تاكید كرد، بر اعلام هویت خویش به عنوان پسر خدا نیز تاكید نمود؟ آیا آنچه در كتاب مقدس درباره وی ثبت شده، یك گزارش دقیق تاریخی است؟
«تصاویر عیسای واقعی»
به جای اینكه اطلاعات خود را از طریق تلویزیون، هنر، و یا فلسفه به دست آوریم، عیسی از ما می خواهد تا او را از طریق كتاب مقدس، یعنی كلام خدا، بشناسیم. عیسی مایل است تا ما خود نزد او برویم و اجازه دهیم كه درباره ی خویش به ما آموزش دهد. شما می توانید این كار را با خواندن انجیل «یوحنا» آغاز كنید.
«برای نگاهی مختصر به زندگی عیسی و دانستن اینكه چرا ایمان به عیسی یك ایمان
كوركورانه نیست، لطفاً فراتر از یك ایمان كوركورانه را ملاحظه كنید.»
