top of page

«چرا می توانيد كتاب مقدس را باور كنيد؟»

 

«چگونه می توان فهمید كتاب مقدسی كه امروز در دستان ما است قابل اطمینان می باشد؟»

 

   «آیا یك شخص باهوش می تواند كتاب مقدس را باور كند؟»

   آری، كتاب مقدس افسانه و حكایت نیست و برخلاف كتاب های مذهبی دیگر خواستار یك ایمان كوركورانه از سوی انسان نیز نمی باشد.  شواهد بسیاری موجود هستند که نه تنها از صحت و دقت تاریخی كتاب مقدس حمایت می كنند بلكه این ادعا را نیز به اثبات می رسانند كه این کتاب یك تالیف الهی است.

  • تاریخ كهن از صحت كتاب مقدس به عنوان یك نگارش تاریخی حمایت می كند.

  • انجیل ها، گزارشهای معتبر و قابل اطمینان متعددی را از زندگی مسیح در اختیار ما می گذارند.

  • علم باستان شناسی از گزارش های كتاب مقدس پشتیبانی می كند.

  •  تحقیقات مربوط به متن تصدیق می كند كه كتاب های مختلف موجود در كتاب مقدس از زمانی كه نوشته شده اند تا كنون هیچ تغییری نكرده اند.

   «آیا تاریخ كهن با كتاب مقدس مطابقت دارد؟»

   اگر كتاب مقدس پیغام خدا برای ماست، بایستی امیدوار باشیم كه نسخه تاریخی آن دقیق باشد که البته همین گونه هم هست.

برای مثال كتاب مقدس گزارش می دهد كه عیسای ناصری معجزات بسیاری كرد، به دست رومیان اعدام شد و از مردگان قیام نمود. مورخین كهن بی شماری گزارش های كتاب مقدس را در خصوص زندگی عیسی و پیروانش تایید می كنند:

   كرنلیوس تاسیتوس (۵۵ – ۱۲۰ میلادی)، از مورخین قرن اول كه رومی بود به عنوان یكی از دقیقترین تاریخ نویسان دنیای كهن شناخته شده است. (جاش مك داول، شواهد جدید مسیحیت و رأی دادگاه، انتشارات نلسون، ۱۹۹۹، صفحه ۵۵)

   برگزیده ای از نوشته های تاسیتوس به ما می گوید كه فرمانروای روم، نرون، «وحشیانه ترین شكنجه ها را به آنانی تحمیل نمود . . . كه مسیحی خوانده می شدند . . . كریستوس، یا همان مسیح، نامی كه بنیانگذار این طریقت بود، در زمان امپراطوری تیباریوس و به دست یكی از گماشته های وی به نام پنتیوس پیلاتس اشد مجازات را متحمل گردید.» (تاسیتوس، آ. ۴۴/۱۵.)

   فلاویوس یوسفوس كه یك مورخ یهودی بود (۳۸ –  تا ۱۰۰+ میلادی)، در كتاب خود تحت عنوان «روزگار باستان یهودی» درباره ی عیسی چنین می نویسد: «دانسته ایم كه عیسی مردی دانا بود و كارهای برجسته و شگفت انگیزی انجام می داد، بسیاری را تعلیم داده و در بین یهودیان و یونانیان پیروانی را به دست آورده بود.

   می گفتند او همان مسیح موعود است، رهبران یهودی به او تهمت زدند، به وسیله پیلاتس محكوم به اعدام شد و مصلوب گردید. اینگونه

می پندارند كه از مردگان قیام كرده است.» (ویلكینز، مایكل جی. و جی. پی. مورلند، عیسی در زیر آتش، انتشارات زوندروان، ۱۹۹۵، صفحه ۴۰)

   سویتونیوس، پلینیجوان و تالوس نیز درباره عبادت مسیحی و شكنجه مطالبی نوشته اند كه با گزارش های موجود در عهد جدید مطابقت دارد.

حتی كتاب تلمود یهودیان (مجموعه قوانین شرعی و عرفی یهود) نیز با رویدادهای مهمی كه در زندگی مسیح اتفاق افتاد هم نظر است و به طور قطع می دانیم كه آنان تمایل و گرایشی نسبت به عیسی نداشتند.

   به نقل از تلمود: «دانسته ایم كه عیسی در نتیجه ازدواج به دنیا آمد، حواریونی را دور خود جمع كرد، ادعاهای كفرآمیز درباره خود كرد و معجزاتی را به جا آورد. اما این معجزات به جادوگران نسبت داده می شود و نه به خدا.»

   باید به این موضوع توجه نمود كه بیشتر تمركز مورخین قدیمی بر رهبران سیاسی و نظامی بوده است و نه بر افراد و معلم های گمنام یهودی كه اهل استانهای دوردست امپراطوری روم بودند. با این وجود، مورخین قدیمی(یهودی، یونانی و رومی) در حالی كه خود ایمان دار نبودند، رویدادهای مهم ارائه شده در عهد عتیق را تایید می كنند.

   «آیا گزارشهای موجود در انجیل در رابطه با مسیح قابل اطمینان هستند؟»

   مورخین غیر مسیحی حقایقی كلی از زندگی عیسی به ثبت رساندند، اما نزدیكان صمیمی وی كه شاهدانی عینی بودند گزارش های مفصل تری را با جزئیاتی كامل تر ارائه دادند.

   این گزارشها انجیل های چهارگانه نامیده می شوند و چهار كتاب اول در عهد جدید را تشكیل می دهند. چگونه می توانیم اطمینان حاصل كنیم كه تاریخچه ی زندگی عیسی مسیح صحت دارد؟

   زمانی كه مورخین می خواهند قابلیت اطمینان یك زندگی نامه را تعیین كنند، این سوال را می پرسند:

«چند منبع دیگر وجود دارد كه گزارش هایی با همان شرح مشابه را در خصوص شخص مورد نظر ارائه می دهند؟»

   روش كار محقق به این صورت است: فرض كنید در حال جمع آوری بیوگرافی درباره ی جهان پهلوان تختی هستید. اشخاص بسیاری را

می یابید كه درباره ی خانواده او، دوره قهرمانی او و چگونگی برخورد وی با فاجعه زلزله یی که در ان سال ها اتفاق افتاد برای شما توضیح

می دهند و تقریباً تمامی بیوگرافی ها حقایق مشابهی را گزارش می كنند.

   حال فرض كنید كه یكی از بیوگرافی ها گزارش دهد كه تختی به مدت پنج سال به عنوان یك پزشک در آفریقا زندگی كرده است و یا بیوگرافی دیگری گزارش كند كه در همان زمان او در خوزستان بوده است؛ یك تاریخ نویس دقیق گزارشاتی را در نظر می گیرد كه با یكدیگر مطابقت داشته باشند.

   آیا زمانی كه درباره عیسای ناصری می خوانیم، بیوگرافی های متعددی را می یابیم كه گزارشهای مشابهی را در بر دارند یا خیر؟ بلی؛ در عین حال كه تمامی اطلاعات در هر چهار انجیل كاملاً شبیه به هم نیستند، اما انجیل های چهارگانه همه یك داستان را تعریف می كنند.

نوید رهایی

 

   دو انجیل توسط متی و یوحنا نوشته شده است، مردانی كه شخصاً عیسی را به خوبی می شناختند و بیش از سه سال با او سفر كردند. دو كتاب دیگر توسط مرقس و لوقا نوشته شده است كه از یاران نزدیك رسولان بودند.

   این نویسندگان در ارتباط با حقایقی كه می نگاشتند دسترسی مستقیم داشتند. كلیسای اولیه به این خاطر هر چهار انجیل را پذیرفت چون مطابق با همان آگاهی هایی بود كه از پیش درباره ی زندگی عیسی عمومیت داشت.

   هر كدام از نویسندگان انجیل ها گزارشهای خود را به تفصیل بیان كرده اند. همان گونه كه از بیوگرافی های متعددی كه درباره یك شخص واقعی نوشته می شود انتظار داریم، سبك و شیوه ی نگارش چهار انجیل متفاوت است ولی حقایق موجود در آنها با یكدیگر مطابقت كامل دارد.

   ما می دانیم كه نویسندگان انجیل ها داستانهای ساختگی سر هم نمی كردند، چرا كه كتاب مقدس اسامی معین جغرافیایی و جزئیات فرهنگی خاصی را بیان می كند كه توسط مورخین و باستان شناسان تایید شده است.

   سخنان ثبت شده عیسی بسیاری از مباحثی كه كلیسای اولیه مایل بود در رابطه با آنها اظهاراتی بیان شود را شامل نمی شود. این امر نشان

می دهد كه زندگینامه نویسان در كار خود امین بوده اند و از قول عیسی چیزهایی ننوشته اند كه خود در این بین ذینفع باشند یا مصلحت زمان بوده باشد.

 

   «آیا كتاب مقدس در طول تاریخ تغییر كرده و یا تحریف شده است؟»

   بعضی ها بر این عقیده اند كه چون عهد جدید «به دفعات متعدد» ترجمه شده، بنابراین در طی مراحل مختلف ترجمه تحریف گردیده است. اگر برای این ترجمه ها از ترجمه های دیگری استفاده شده بود، در این خصوص جایی برای بحث و گفتگو وجود داشت.

   اما ترجمه ها مستقیماً از منابع و متن های اصلی یونانی، عبری و آرامی انجام شده و مبتنی بر هزاران نسخه ی خطی قدیمی بوده است.

به عنوان مثال ما می دانیم عهد جدیدی را كه امروزه در اختیار داریم حقیقی است و با شكل اصلی مطابقت دارد، زیرا:

   ۱. تعداد بسیار زیادی رونوشت از نسخ های خطی در دست داریم، تعداد این نسخه های خطی بیش از ۲۴۰۰۰ نسخه هستند.
   ۲. در ۹۹/۵ درصد موارد، تمامی رونوشت ها كلمه به كلمه با یكدیگر مطابقت دارند.
   ۳. تاریخ این نسخ های خطی به تاریخ نسخه ی اصلی بسیار نزدیك است (محتوای لینك را در انتهای این بخش ملاحظه كنید).

زمانی كه متن یكی از این نسخ های خطی را با نسخه های دیگر مقایسه می كنیم، مطابقت نوشته ها حیرت انگیز است. بعضی وقت ها ممكن است دیكته ی كلمه ای متفاوت باشد و یا كلمات پس و پیش شده باشند اما این موارد بسیار جزئی است.

   در خصوص ترتیب قرار گرفتن كلمات، بروس ام. متزگر، استاد بازنشسته ی علوم الهی، توضیح می دهد:

«در زبان انگلیسی اگر بگوییم «سگ انسان را گاز می گیرد» یا «انسان سگ را گاز می گیرد» تفاوت فاحشی وجود دارد. در زبان انگلیسی ترتیب كلمات اهمیت دارد اما در زبان یونانی اینطور نیست. فقط یك كلمه است كه نقش فاعل را ایفا می كند صرفنظر از اینكه كجای جمله قرار گیرد.» (لی. استرابل، بررسی مورد مسیح، انتشارات زوندروان، ۱۹۹۸، صفحه ۸۳)

   دكتر راویزاكاریاس كه یك استاد مهمان در دانشگاه آكسفورد است، اظهار می كند: «در حقیقت به صراحت می توان گفت كه کتاب عهد جدید از لحاظ تعداد اسناد موجود که درستی آن را تایید می کنند اثبات شده ترین نوشته ی باستانی است و تنوع اسناد موجود نیز از این موضوع حمایت می كند و تناقضی در بین نیست. در نسخ های خطی باستان هیچ سندی وجود ندارد كه تا این اندازه قابل اثبات و كامل باشد.»

(راویزاكاریاس، آیا انسان می تواند بدون خدا زندگی كند؟، انتشارات ورد، ۱۹۹۴، صفحه ۱۶۲)

   عهد جدید معتبرترین سند قدیمی برای انسان است. صحت متن های آن به طور قطع از نوشته های افلاطون و ایلیاد هومر بیشتر است. 

«برای مقایسه عهد جدید با دیگر متن های قدیمی، اینجا را كلیك كنید.»

   از عهد عتیق به طرز جالب توجهی خوب محافظت شده است. ترجمه های جدید به واسطه ی تعداد بسیار زیاد نسخ های قدیمی عبرانی و یونانی تایید شده اند و كشف طومارهای دریای مرده كه در اواسط قرن بیستم انجام گرفت نیز از آن جمله است.

   این طومارها تقریباً قدیمی ترین بخشهای موجود در میان تمامی كتاب های باقیمانده از عهد عتیق است كه به سال ۱۵۰ قبل از میلاد باز

می گردد. شباهت موجود در طومارهای كشف شده از دریای مرده و دست نوشته هایی كه حدود ۱۰۰۰ سال بعد نوشته شده اند، بیانگر این واقعیت است كه كاتبان یهودی تا چه حد به نسخه برداری از كتاب مقدس اهمیت می دادند.

   «آیا باستان شناسی از كتاب مقدس پشتیبانی می كند؟»

   برای مثال انجیل یوحنا به ما می گوید كه عیسی مرد فلجی را در كنار حوض بیت حسدا شفا داد. در این متن حتی در مورد پنج رواقی(گردشگاه) كه به سمت حوض راه داشتند نیز توضیح داده شده است.

   محققین فكر نمی كردند كه این حوض واقعاً وجود داشته است تا زمانی كه باستان شناسان آن را در عمق دوازده متری در زیرزمین و بطور كامل همراه با پنج رواق پیدا كردند. (استرابل، صفحه ۱۳۲)

   كتاب مقدس حاوی حجم عظیمی از جزئیات تاریخی است، بنابراین علم باستان شناسی هنوز نتوانسته تمامی چیزهایی كه در آن ذكر شده است را پیدا كند. به هر حال تا كنون حتی یك كشف باستان شناسی نیز وجود نداشته تا با آنچه كه كتاب مقدس گزارش كرده در تضاد باشد.

   باستان شناس پرآوازه ی یهودی به نام نلسون گلوك نوشت: «می توان به طور قطع اظهار نمود كه تا كنون هیچ كشف استان شناسی حتی یك مطلب را نیز در كتاب مقدس رد نكرده است.» (جاش مك داول، شواهد جدید مسیحیت و رأی دادگاه، انتشارات توماس نلسون، ۱۹۹۹، صفحه ۶۱)

   در مقابل، لیاسترابل، گوینده ی اخبار، درباره ی «كتاب مورمون» اینگونه توضیح می دهد: “در ارتباط با اثبات ادعاهایی در خصوص رویدادهایی كه گمان می رود سال ها قبل در آمریكا اتفاق افتاده، علم باستان شناسی به دفعات با شكست روبرو شده است.”

   به خاطر دارم كه به موسسه اسمیت سونیان نامه ای نوشتم تا جویا شوم آیا مدركی كه ادعاهای مورمونیسم را حمایت كند وجود دارد یا خیر. نتیجه این بود كه با صراحت به من گفته شد كه از دیدگاه باستان شناسی هیچ رابطه ای بین دنیای جدید و مباحث و مطالب این كتاب وجود ندارد.» باستان شناسان هرگز موفق نشده اند تا شهرها، اشخاص، اسامی و یا مكان هایی كه در كتاب مورمون ها به آن اشاره شده است را پیدا كنند. (استرابل، صفحه ۱۴۳ – ۱۴۴)

   مكان های بسیاری كه لوقا در كتاب اعمال رسولان در عهد جدید از آنها نام برده است، از طریق علم باستان شناسی شناسایی شده اند. «روی هم رفته لوقا از سی و دو كشور، پنجاه و چهار شهر و نه جزیره نام می برد بدون اینكه حتی یك خطا وجود داشته باشد.» (نورمن ال. گایسلر، دایره المعارف دفاعیات مسیحی، گرند رپیدز: بیكر، ۱۹۹۸)

   همچنین باستان شناسی بسیاری از تئوریهای نادرستی كه درباره كتاب مقدس عنوان شده است را رد می كند. برای مثال، تئوری ای كه هنوز هم در برخی از دانشگاه ها آموزش داده می شود مدعی است كه این امكان وجود ندارد كه موسی كتاب های پنجگانه (پنج كتاب عهد عتیق یا تورات) را نوشته باشد، چرا كه در زمان وی هنوز خط اختراع نشده بود.

   اما به دنبال آن باستان شناسان لوح سنگی سیاه را یافتند. «بر روی این لوح حروفی به شكل گوه (سه گوش) وجود داشت و شامل قوانین حمورابی می شد كه به تفصیل و با جزئیات كامل نوشته شده بود.»

   آیا این لوح متعلق به زمان بعد از موسی بود؟ خیر! لوح به زمان قبل از موسی تعلق داشت؛ و نه فقط این، بلكه لوح مربوط به قبل از زمان ابراهیم می شد (۲۰۰۰ سال قبل از میلاد). این نوشته حداقل سه قرن قدیمی تر از نوشته های موسی بود.

(جاش مك داول، شواهد جدید مسیحیت و رأی دادگاه، ۱۹۷۲، صفحه ۹)

   یك كشف دیگر باستان شناسی، یعنی لوح های ابلا كه در شمال سوریه و در سال ۱۹۷۴ پیدا شد، وجود یك الفبای اولیه را به اثبات رسانید. اینگونه تخمین زده اند كه قدمت این ۱۴۰۰۰ لوح سفالی كشف شده به ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد، به عبارتی صدها سال قبل از ابراهیم. (پتیناتو جیوانی، آرشیو ابلا: امپراطوری ایبا نقوش حكاكی شده، گاردن سیتی نیویورك: دابل دی، ۱۹۸۱)

   لوح های سفالی، تمدن منطقه را كه شباهت بسیاری به مطالب نوشته شده در كتاب پیدایش بابهای۱۲- ۵۰ دارد، توضیح می دهند.

علم باستان شناسی پیوسته صحت و دقت تاریخی كتاب مقدس را تایید می كند.

   «برای مطالعه ی بیشتر، اینجا را كلیك كنید تا جدول هایی را  كه حاوی فهرست تعدادی از كشفیات مهم باستان شناسی است مشاهده نمایید.»

 

   «آیا در كتاب مقدس تناقضاتی وجود دارد؟»

   اگرچه برخی مدعی هستند كه كتاب مقدس پر از تناقضات است اما این موضوع صحت ندارد. در حقیقت تعداد تناقضات موجود برای كتابی قطور همچون كتاب مقدس، در قالبی چنین بزرگ و با مفادی در این حجم عظیم، بسیار ناچیز و كوچك است.

   تفاوت هایی كه دیده می شوند بسیار كم و ناچیزند تا اینكه فاجعه بار باشند. این تفاوت ها هیچكدام رویدادها و مطالب موجود در كتاب مقدس را تحت الشعاع قرار نمی دهند.

   در اینجا از این به اصطلاح تناقضات مثالی می زنیم. پیلاتس دستور داد تا در بالای صلیب جایی كه عیسی را آویخته بودند اعلانی بیاویزند. در سه انجیل متن نوشته شده بر روی تخته اعلان چنین ثبت شده است:

   در انجیل متی: «این است عیسی پادشاه یهود.»
   درانجیل مرقس: «پادشاه یهود.»
   در انجیل یوحنا: « عیسای ناصری پادشاه یهود.»

   تناقض آشكار این است كه جمله بندی متفاوت است. اما نكته ی جالب توجه این است كه هر سه نویسنده یك رویداد واحد، یعنی مصلوب شدن عیسی را با چنین جزئیات كاملی توصیف می كنند و با یكدیگر اتفاق نظر دارند. حتی هر سه نفر گزارش می كنند كه علامتی در بالای صلیب آویخته شد و معنی نوشته ی روی علامت در هر سه گزارش یكسان است!

   «پس جمله بندی دقیق چه می شود؟»

   نسخه اصلی انجیل ها به زبان یونانی است، و آنان از علائم نقل قول آنگونه كه ما امروزه برای نقل قول مستقیم و غیر مستقیم استفاده می كنیم، بهره نمی گرفتند. نویسندگان انجیل ها از نقل قول غیر مستقیم استفاده می كردند كه منجر به ایجاد تفاوتهایی بسیار موشكافانه گردیده است.

این نیز مثال دیگری از یك تناقض آشكار است.

   عیسی قبل از اینكه قیام كند دو شب درون قبر بود یا سه شب؟ قبل از اینكه عیسی را مصلوب كنند او گفته بود:

«همان‌طور که یونس سه روز و سه شب در شکم یک ماهی بزرگ ماند، پسر انسان نیز سه شبانه‌روز در دل زمین خواهد ماند.» 

(انجیل متی۱۲ : ۴۰)

   مرقس گزارش دیگری از گفته عیسی را به ثبت می رساند:

«و به آنها فرمود: «ما اکنون به اورشلیم می‌رویم و پسر انسان به دست سران کاهنان و علما سپرده خواهد شد. آنها او را محکوم به مرگ

خواهند کرد و به دست بیگانگان خواهند سپرد. آنها او را مسخره خواهند نمود و به رویش آب دهان خواهند انداخت،

او را تازیانه خواهند زد و خواهند کشت، امّا پس از سه روز دوباره زنده خواهد شد.»

(انجیل مرقس ۱۰: ۳۳ – ۳۴)

   عیسی در روز جمعه كشته شد و در روز یكشنبه دریافتند كه او رستاخیز كرده است. چگونه امكان دارد كه عیسی مدت سه روز و سه شب در قبر بوده باشد؟ در زمان عیسی این یك نوع طرز گفتار رایج در بین یهودیان بود كه هر قسمت از روز و یا شب را یك روز و یك شب كامل حساب می كردند.

   بنابراین در فرهنگ آن زمان جمعه، شنبه و یكشنبه، سه روز و سه شب خوانده می شد. امروزه نیز به صورتی مشابه صحبت می كنیم، به این ترتیب که اگر كسی بگوید: «تمام روز مشغول خرید كردن بودم.»، ما متوجه می شویم كه منظور وی یك شبانه روز یعنی۲۴ ساعت نیست.

   در عهد جدید این نمونه ای از به اصطلاح تناقضات آشكار است. با بررسی دقیق تر متن مورد نظر و مطالعه درباره پیشینه تاریخی آن زمان، بخش بزرگی از این تناقض ها قابل حل است.

   «عهد جدید را چه كسی نوشت؟ چرا نباید كتاب آپوكریفا، انجیل یهودا، اسخریوطی و یا انجیل توما را بپذیریم؟»

   دو نفر دیگر از نویسندگان عهد جدید نیز از نزدیك به عیسی دسترسی داشتند: یعقوب و یهودا برادران عیسی بودند كه در ابتدا به او ایمان نداشتند. پترس یكی از دوازده حواری عیسی بود. پولس در آغاز از مسیحیت متنفر بود، اما پس از اینكه رویای عیسی را دید به یكی از رسولان عیسی تبدیل شد. پترس نیز با دیگر رسولان در ارتباط بود.

   عهد جدید شامل مطالب بسیاری است كه هزاران نفر شاهد عینی آن بوده اند، در صورتی كه كتاب های دروغین دیگر صدها سال بعد نوشته شده اند (برای مثال، انجیل یهودا اسخریوطی، به دست شخصی دیگر حدوداً بین سالهای۱۳۰ – ۱۷۰ پس از میلاد، یعنی سالها پس از مرگ یهودا نوشته شده است)؛ برای كلیسا كار دشواری نبود كه این كتاب های دروغین را جعلی اعلام كند. انجیل توما كه در حدود سال ۱۴۰ بعد از میلاد نوشته شده است مثال دیگری از یك نوشته جعلی است كه نام یك رسول را به آن نسبت داده اند.

   این ها و انجیل های جعلی دیگر با آموزش های عیسی و آنچه كه در عهد عتیق درباره وی نوشته شده است در تضاد هستند و اشتباهات

بی شمار تاریخی و جغرافیایی در آنها وجود دارد.

(اف. اف. بروس، كتب و نسخ خطی: چگونه كتاب مقدس انگلیسی به دست ما رسید؟، فلمینگ اچ. ریول و شركا، ۱۹۵۰، صفحه ۱۱۳)

   در سال ۳۶۷ بعد از میلاد، آتاناسیوس رسماً ۲۷ كتاب موجود در عهد جدید را فهرست بندی نمود (همان فهرستی كه امروز نیز در دست ما است). دیری نپایید كه ژروم و آگوستین نیز همان فهرست را منتشر كردند.

   اما برای اكثر مسیحیان لزومی برای این فهرست نبود چرا كه از همان ابتدای قرن اول پس از مسیح، تمامی كلیساها این فهرست را شناخته و آن را به كار می بردند. زمانی كه مسیحیت گسترش یافت و كلیساها به سرزمین هایی رسید كه به زبان یونانی تكلم نمی كردند، نیاز برای

ترجمه ی كتاب مقدس نیز به وجود آمد، و در این بین گروه های مذهبی كوچك ناگهان ظاهر می شدند و با كتاب مقدس خود به رقابت

می پرداختند. در این زمان بود كه نیاز به یك فهرست کامل و روشن اهمیت پیدا كرد.

   «چرا نوشتن انجیل ها۳۰ تا ۶۰ سال به طول انجامیده است؟»

   دلیل اصلی این بود كه بلافاصله پس از مرگ و قیام مسیح نیازی احساس نمی شد كه چنین مطالبی نوشته شود.

در آغاز، انجیل دهان به دهان در اورشلیم منتشر گردید. هیچ نیازی برای ثبت نوشته ای از زندگی مسیح نبود زیرا كسانیكه در نواحی اطراف اورشلیم زندگی می كردند، خود شاهدان عینی عیسی بودند و به خوبی از خدمت وی آگاهی داشتند.

(اعمال رسولان ۲ :۲۲، ۳ : ۱۳، ۴ : ۱۳، ۵ : ۳۰، ۵ : ۴۲، ۶ : ۱۴ و غیره)

   اما زمانی كه انجیل به خارج از اورشلیم انتشار یافت، دیگر شاهدان عینی آماده و در دسترس نبودند، به همین دلیل برای تعلیم درباره ی  زندگی و خدمت عیسی نیاز بود تا گزارش وقایع به صورت مكتوب درآید. بسیاری از محققین زمان نگارش انجیل را حدود ۳۰ الی۶۰ سال پس از مرگ عیسی تخمین زده اند.

   لوقا در این رابطه اطلاعات بیشتری ارائه كرده و اظهار می دارد:

«تا به حال نویسندگان بسیاری به نوشتن شرح وقایعی که در بین ما رخ داده است، اقدام کرده‌اندو آنچه را که به وسیلة شاهدان عینی اوّلیه

و اعلام کنندگان آن پیام به ما رسیده است به قلم آورده‌اند.من نیز به نوبة خود، به عنوان کسی که جریان کامل این وقایع را

جزء به جزء مطالعه و بررسی کرده است، صلاح دیدم که این پیشامدها را به ترتیب تاریخ وقوع برای تو بنویسم.» 

(انجیل لوقا ۱ : ۱ – ۳)

   یوحنا نیز دلیل نگارش انجیل خود را چنین بیان می كند:

«عیسی معجزات بسیار دیگری در حضور شاگردان خود انجام داد که در این کتاب نوشته نشد.ولی این‌قدر نوشته شد تا شما

ایمان بیاورید که عیسی، مسیح و پسر خداست و تا ایمان آورده به وسیلة نام او صاحب حیات جاودان شوید.»
 
(انجیل یوحنا ۲۰ : ۳۰ و ۳۱)

«اگر مایل هستید درباره ی عیسی بیشتر بدانید، مقاله ی فراتر از یك ایمان كوركورانه را مطالعه کنید.»

   «آیا اهمیت دارد که انجیل ها کاملا دقیق و حقیقی درباره عیسی نوشته شده باشند؟»

   آری. اگر قرار است ایمان دارای ارزش باشد، آنگاه بایستی بر پایه ی حقایق و واقعیات بنا شده باشد. در اینجا دلیل این موضوع را بررسی